گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ترجمه کتاب نفیس (القطره)
جلد اول
فضائل ذریّه پاك پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم




ص: 836
از ابن عباس نقل فرموده است که گفت: هنگامی که حضرت زهرا « بحار الأنوار » 1 - علّامه مجلسی رحمه الله در کتاب / 634
علیها السلام وفات یافت امیرالمؤمنین علیه السلام پرده از چهره او برداشت، در کنار سر مبارکش نوشته اي را یافت که در آن
نوشته شده بود :
به نام خداوند بخشنده مهربان
این وصیّت نامه فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم است، وصیّت کرده است در حالی که شهادت می دهد
خدائی جز خداوند یکتا نیست و محمّد صلی الله علیه وآله وسلم بنده و فرستاده او است، و بهشت و دوزخ حقّ است، و قیامت
بدون شک برپا خواهد شد. و مردگان را از میان قبرها برمی انگیزد.
یا علیّ، أنا فاطمه بنت محمّد زوّجنی اللَّه منک لأکون لک فی الدنیا والآخره أنت أولی بی من غیري، حنّطنی وغسّلنی وکفّنی
( باللیل، وصلّ علیّ، وادفنّی باللّیل ولاتعلم أحداً، واستودعک اللَّه، واقرء علی ولدي السلام إلی یوم القیامه.( 1
علی جان، من فاطمه دختر محمّد صلی الله علیه وآله وسلم هستم که خداوند مرا به تو تزویج کرد تا در دنیا و آخرت همسر تو
باشم ، تو از هر کس به من سزاوارتر هستی، خودت مرا حنوط کن( 2) و غسل و کفن نما، و آنها را شبانه انجام بده ،
. 214 ضمن ح 44 / -1 بحار الأنوار : 43
-2 حنوط ؛ عبارت از سدر و کافور است . حنوط حضرت فاطمه علیها السلام حنوطی بود که آن را جبرئیل از بهشت آورده
بود . حضرت زهرا علیها السلام در آخرین لحظات عمر شریف خود به اسماء فرمود : اي اسماء ؛ بقیّه حنوط پدرم را از فلان
محل بیاور، و آن را در کنار سر من قرار بده .
ص: 837
آنگاه بر من نماز بخوان، و در تاریکی شب دفن کن، و کسی را آگاه نکن، تو را به خداي بزرگ می سپارم، سلام مرا تا
قیامت به فرزندانم برسان.
از ابو بصیر نقل کرده است که گفت: به امام صادق علیه « تفسیر برهان » 2 - سیّد هاشم بحرانی رحمه الله در کتاب / 635
السلام عرض کردم: آل محمّد چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: ذریّه و فرزندان او می باشند.
عرض کردم: اهل بیت او چه کسانی هستند؟
فرمود: ائمّه طاهرین علیهم السلام که جانشینان بعد از او می باشند.
عرض کردم: عترت او چه کسانی هستند؟
فرمود: اصحاب کساء ؛ یعنی علی ، فاطمه ، حسن و حسین علیهم السلام که با او در کساء بودند .
عرض کردم: امّت او چه کسانی هستند؟
فرمود: مؤمنانی هستند که به آنچه آن حضرت از طرف خدا آورده اعتراف کرده و تصدیق نموده اند و به دو گوهر گرانبهایی
که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم سفارش نموده - یعنی قرآن و اهل بیت علیهم السلام - تمسّک جسته اند .
همان اهل بیتی که خداوند تبارك و تعالی هر گونه پلیدي و آلودگی را از ساحت قدس آنها بر طرف نموده و آنها را از هر
( جهت پاك و پاکیزه قرار داده است،( 1) و آندو جانشینان رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بعد از ایشان بر امّتند.( 2
مؤلّف رحمه الله گوید: از این حدیث شریف مقصود از آل( 3) که در صلوات و در
إنّما یریدُ اللَّه لیُذْهِبَ عَنْکُم الرِّجْسَ أهل البَیْت » : -1 اشاره دارد به آیه شریفه تطهیر که در سوره احزاب ، آیه 33 آمده است
. « وَیُطَهِّرَکُم تَطهیراً
. -2 معانی الأخبار: 94 ح 3
را بطور مطلق گفتیم از آن خویشاوندان رسول « آل محمّد » می نویسد : هر گاه « کشف الغمّه » -3 إربلی رحمه الله در کتاب
خدا صلی الله علیه وآله وسلم را اراده کرده ایم ، به دلیل اینکه اگر کسی مال خود را وصیّت کرد براي آل رسول اللَّه ، فقهاء
آن را نمی دهند جز به کسانی که صدقه بر ایشان حرام است . و این همان فرمایش حضرت رضا علیه السلام در مجلس مأمون
(لعنه اللَّه) است هنگامی که علماء گفتند : از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به ما خبر رسیده که فرموده است : امّت من
آل من هستند . حضرت رضا علیه السلام فرمود : به من خبر دهید که آیا صدقه بر آل حرام نیست ؟ گفتند : حرام است ،
فرمود : آیا بر امّت حرام است ؟ جواب دادند : نه ، فرمود : این فرق بین آل و امّت است .
ص: 838
بقیّه دعاها ذکر شده روشن گردید.
از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود : « محاسن » 3 – برقی رحمه الله در کتاب / 636
( النظر إلی آل محمّد علیهم السلام عباده .( 1
نگاه کردن به آل محمّد علیهم السلام عبادت است .
از امام رضا علیه السلام و آن حضرت از پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم « امالی » 4 - ابن بابویه قدس سره در کتاب / 637
نقل نموده است که فرمود:
النظر إلی ذرّیّتنا عباده .
نگاه کردن به ذریه ما عبادت است .
به آن حضرت عرض کردند: اي رسول خدا ، مقصودتان ائمه طاهرین علیهم السلام از شما خانواده است که نگاه کردن به
آنها عبادت است یا تمام فرزندان شما؟ فرمود:
بل النظر إلی جمیع ذرّیّه النبیّ صلی الله علیه وآله وسلم عباده.
( بلکه نگاه کردن به هر یک از فرزندان پیغمبر عبادت است.( 2
مانند این حدیث را روایت کرده و در آخر آن جمله اي افزوده است که فرموده اند: « عیون » و در کتاب
ما لم یفارقوا منهاجه ولم یتلوّثوا بالمعاصی .
تا زمانی که از روش پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم دست برندارد و راهش را جدا نکند، و خود را به گناه آلوده
( ننماید.( 3
. 227 ح 3 / -1 المحاسن: 47 ح 108 ، بحار الأنوار : 26
. 218 ح 2 / -2 امالی صدوق: 369 ح 2 مجلس 49 ، بحار الأنوار : 96
. 218 ح 3 / 50 ح 196 ، بحار الأنوار : 96 / -3 عیون اخبار الرضا علیه السلام: 2
ص: 839
5 - و نیز در همان کتاب از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: / 638
هنگامی که قیامت فرا رسد خداوند تبارك و تعالی همه آفریدگان خود را در مکان پهناوري جمع کند، و تاریکی شدیدي
همه آنها را فرا گیرد که آنها به ناله درآیند و با تضرّع به درگاه الهی عرض کنند:
خدایا ؛ این تاریکی را از ما برطرف کن، در این هنگام گروهی وارد محشر شوند که نور فراوانی پیشاپیش آنها حرکت کند به
طوري که صحنه قیامت را روشن سازد.
اهل محشر گویند: حتماً اینها پیامبران الهی هستند که چنین نورافشانی می کنند، ندایی از طرف پروردگار بلند شود اینان
پیامبران نیستند.
اهل محشر گویند: پس ایشان فرشتگانند، دوباره از طرف پروردگار ندا آید که ایشان فرشتگان نیستند.
اهل محشر گویند: اینها شهدایند، بار دیگر جواب آید: که اینها شهیدان هم نیستند.
اهل محشر سؤال کنند: پس اینها چه کسانی هستند؟ ندائی در جواب ایشان آید که از خود آنها بپرسید.
اهل محشر به آنها عرض کنند: شما چه کسانی هستید؟
جواب دهند: نحن العلویّون، نحن ذرّیّه محمّد رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم نحن أولاد علیّ ولیّ اللَّه، نحن المخصوصون
بکرامه اللَّه، نحن الآمنون المطمئنّون.
ما کسانی هستیم که انتساب به امیرالمؤمنین علیه السلام داریم ، ما از نسل رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم و فرزندان
امیرالمؤمنین علیه السلام ولیّ خدا هستیم، ما را خداوند به کرامت خود اختصاص داده است، ما ایمن از عذاب الهی و مطمئن
به رحمت او هستیم.
آنگاه ندائی از طرف پروردگار رسد که درباره دوستان و ارادتمندان و پیروان خود شفاعت کنید، و چون ایشان شفاعت کنند
( خداوند شفاعت آنها را بپذیرد.( 1
. 217 ح 1 / 4 ح 10 ، و 96 36/ 100 ح 8 / -1 امالی صدوق: 358 ح 19 مجلس 47 ، بحار الأنوار : 7
ص: 840
ثُمَّ » : 6 - یکی از آیات شریفه اي که در فضیلت ذریّه پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نازل شده این آیه است / 639
. « أوْرَثْنَا الکِتاب الَّذین اصْطَفَیْنا( 1) مِن عِبادِنا
. « ما کسانی را از میان بندگان خود برگزیدیم و آنها را وارث کتاب و علوم آن گردانیدیم »
معلوم است که مقصود از آنها پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و ائمّه معصومین علیهم السلام هستند، بعد می فرماید:
و مقصود کسانی هستند که امام زمان خود را « از میان فرزندان پیغمبر بعضی از آنها بخود ظلم کردند » « فَمِنْهُم ظالِمٌ لِنَفْسِه »
آنطور که سزاوار است نشناختند و یا کسانی هستند که خوبیها و بدیهاي آنها یکسان است، و به این هر دو مضمون روایت
.( وارد شده است( 2
وَمِنْهم » . یعنی کسانی که امام خود را شناختند « و بعضی از آنها راه عدل پیمودند » « وَمِنْهُم مُقْتَصِ د » : پس از آن فرموده است
که مقصود امام علیه السلام است. « و بعضی از ایشان به خوبی ها با لطف پروردگار سبقت گرفتنند » « سابِق بِالْخَیْرات بَإذنِ اللَّه
این فضل الهی و بخشش فراوان او است و همه » (3)« جَنّاتِ عَدْنٍ یَدْخُلوُنَها × ذلکَ هُو الفَضْلُ الکَبیر » : و در آخر آیه می فرماید
. « اینها در بهشت برین داخل می شوند
از آن حضرت نقل کرده است که فرمود: « عیون اخبار الرضا علیه السلام » در کتاب
خداوند تبارك و تعالی به این آیه شریفه عترت پاك پیغمبر را اراده
این است که خداوند ذریّه پاك پیامبر را برگزیده است ، به اینکه « اصطفاء » -1 علّامه مجلسی رحمه الله فرموده است : مراد از
اوصیاء و امامان را از میان ایشان برگزیده نه اینکه همه آنها برگزیده باشند و همچنین مقصود از به ارث دادن کتاب این است
که بعضی از ایشان را وارث کتاب گردانید ، و این باعث شرافت همه آنها است اگر آن را ضایع نگردانند .
. 214 ح 3 و 4 / -2 بحار الأنوار : 23
. -3 سوره فاطر ، آیه 32 و 33
ص: 841
فرموده است ، و اگر همه امت را اراده کرده بود نتیجه اش این بود که همه امت به بهشت روند ، زیرا خداوند وقتی آنها را به
سه گروه تقسیم کرد در آخر آیه همه آنها را جمع کرد و فرمود:
(1). « بهشت برین جایگاه آنها است » «... جَنّاتِ عَدْنٍ یَدخُلونَها »
و از امام عسکري و امام صادق علیهما السلام روایت شده است که فرموده اند:
إنّ فاطمه علیها السلام لعظمتها علی اللَّه حرم ذرّیّتها علی النار .
خداوند به خاطر عظمت و حرمت حضرت زهرا علیها السلام آتش را بر ذریّه آن حضرت حرام نموده است .
( در شأن آنها نازل شده است.( 2 «... ثُمَّ أوْرَثْنَا الکِتاب » و آیه شریفه
در تفسیر این آیه شریفه از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نقل کرده است که « مجمع البیان » و طبرسی رحمه الله در کتاب
فرمود :
أمّا السابق فیدخل الجنّه بغیر حساب، وأمّا المقتصد فیحاسب حساباً یسیراً، وأمّا الظالم لنفسه فیحبس فی المقام ثمّ یدخل الجنّه.
که معتدل بودند و راه عدل « مقتصد » امّا سابق (یعنی آنها که پیشی گرفته اند به خوبیها) بدون حساب داخل بهشت شوند . امّا
پیش گرفتند، حساب آنها خیلی آسان برگزار می شود، امّا گروه سوم که بخود ظلم کردند آنها مدتی در آنجا اسیر می شوند
و سپس داخل بهشت می گردند.
و آنها هستند که وقتی وارد بهشت می شوند می گویند:
(4).« حمد و سپاس سزاوار خداوندي است که غم و اندوه را از ما برطرف کرد » (3)«... الحَمْدُ للَّه الَّذي أذْهَبَ عَنَّا الحَزَن »
173 ح 11 . مؤلّف رحمه الله این حدیث را قبلًا در / 220 ح 20 و 49 / -1 عیون اخبار الرضا علیه السلام: 126 ، بحار الأنوار : 25
ذیل روایت 497 نقل کرده است، و در هر دو جا به طور اختصار آورده است. این فرمایش را حضرت رضا علیه السلام در
جواب مأمون - که گفت: به چه دلیل خداوند عترت را قصد کرده و همه امت مقصود این آیه نیستند – فرموده اند.
.239/ 185 ح 51 ، تفسیر صافی : 4 / 144 ، بحار الأنوار : 46 / 281 ح 13 ، کشف الغمّه: 2 / -2 الخرائج: 1
. -3 سوره فاطر ، آیه 34
.240/ 213 سطر 8 ، تفسیر صافی : 4 / 409 ، بحار الأنوار : 23 / -4 مجمع البیان: 8
ص: 842
وإنْ » : 7 – عیّاشی رحمه الله در کتاب تفسیرش از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که: درباره این آیه سؤال شد / 640
. « کسی از اهل کتاب نیست مگر اینکه قبل از مرگش به او ایمان آورد » (1)« مِنْ أهْلِ الکِتابِ إلّا لَیُؤْمِنَنَّ بِه قَبْلَ مَوْتِه
آن حضرت فرمود:
هذه نزلت فینا خاصّه، إنّه لیس رجل من ولد فاطمه یموت ولایخرج من الدنیا حتّی یقرّ للإمام بإمامته، کما أقرّ ولد یعقوب
لیوسف .
این آیه فقط درباره ما نازل شده است، همانا هیچ کس از فرزندان فاطمه علیها السلام نمی میرد و از دنیا خارج نمی شود تا
اینکه به امامت امام علیه السلام اعتراف و اقرار کند، همان طور که فرزندان حضرت یعقوب بعد از آن لغزش به فضیلت یوسف
اقرار کردند.
.(2)« تَاللَّهِ لَقَدْ اثَرَك اللَّه » : و گفتند
(3).« بخدا قسم هر آینه خداوند تو را بر ما فضیلت و برتري داد »
در وصیتی که به فرزندش دارد می گوید: از امام « قواعد » و همچنین علّامه در آخر کتاب « إثنا عشریّات » 8 - در کتاب / 641
صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: وقتی قیامت برپا شود در آن صحراي محشر ندائی بلند شود که اي مردم
ساکت باشید، می خواهد محمد صلی الله علیه وآله وسلم با شما صحبت کند. همه خلایق آرام گیرند و ساکت شوند آنگاه
پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم برخیزد و به آنها بفرماید:
یا معشر الخلائق ؛ من کانت له عندي ید أو منّه أو معروف فلیقم حتّی اُکافیه .
اي گروه مردمان ؛ هر کدام از شما بر من حقّی دارد یا به من احسانی نموده
. -1 سوره نساء ، آیه 159
. -2 سوره یوسف ، آیه 91
. 426 ح 3 / 168 ح 11 ، تفسیر برهان : 1 / 43 ح 133 و 46 315/ 195 ح 12 / 283 ح 300 ، بحار الأنوار : 7 / -3 تفسیر عیّاشی : 1
ص: 843
و یا نعمتی بخشیده اکنون برخیزد تا به او پاداش دهم.
همگی عرض کنند: پدران و مادران ما فداي شما، چه حقّی بر شما داریم و چه احسانی به شما کرده ایم، همه خوبی ها و
بزرگواریها و احسان ها از طرف خدا و رسولش بر ما بندگان بوده است.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:
بلی من آوي أحداً من أهل بیتی، أو برّهم، أو کساهم من عري أو أشبع جائعهم فلیقم حتّی اُکافیه .
هر کس یکی از اهل بیت مرا جا و پناه داده، یا با آنها خوشرفتاري کرده و احسان نموده، یا برهنگان آنها را لباس پوشانده و یا
گرسنگان آنها را سیر نموده برخیزد و پاداش خود را دریافت کند .
گروهی که این توفیق را در دنیا داشته اند از جاي خود برخیزند.
در این هنگام ندایی از طرف پروردگار آید که اي محمّد، اي حبیب من، پاداش آنها را به تو واگذار کردم، آنها را در بهشت
جایی که خودت هستی ساکن گردان .
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم آنها را در جایگاه وسیله جاي دهد، چون آنجا از پیغمبر و اهل بیت او - که درود خدا بر
( او و بر آنها باد - در حجاب و پنهان نیستند.( 1
و تفسیر وسیله در بخش دوّم این کتاب ذکر شد .
از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: « بشاره المصطفی » 9 – طبري رحمه الله در کتاب / 642
لاتدعوا صله آل محمّد صلی الله علیه وآله وسلم من أموالکم، من کان غنیّاً فعلی قدر غناه، ومن کان فقیراً فعلی قدر فقره، ومن
( أراد أن یقضی اللَّه أهمّ الحوائج إلیه فلیصل آل محمّد علیهم السلام وشیعتهم بأحوج ما یکون إلیه من ماله.( 2
.353/ 556 ح 3، إرشاد القلوب: 2 / 65 ح 1727 ، وسائل الشیعه : 11 / -1 من لایحضره الفقیه: 2
. 254 ح 2 / 216 ح 6، المستدرك : 7 / -2 بشاره المصطفی: 6 سطر 5، بحار الأنوار : 96
ص: 844
بخشش و احسان را به آل محمد علیهم السلام ترك نکنید، هر کدام به اندازه توانائیش ؛ اگر پول دار است بیشتر و اگر نادار
است به قدري که می تواند تقدیم کند، و هر کس می خواهد خداوند حوائج مهم او را برآورده سازد باید به آل محمّد علیهم
السلام و شیعیان ایشان به اموال خود احسان کند گرچه نیازمند باشد و به آن احتیاج داشته باشد.
از امام صادق علیه السلام ، و آن حضرت از پدرانش علیهم السلام، از « امالی » 10 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 643
پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نقل کرده است که فرمود:
إذا قمت المقام المحمود تشفّعت فی أصحاب الکبائر من اُمّتی فیشفّعنی اللَّه فیهم، واللَّه لاتشفّعت فیمن آذي ذرّیّتی.
وقتی در مقام محمود (جایگاهی که خداوند براي او در بهشت مقرر فرموده است) قرار گرفتم درباره گنه کاران امتم اگر چه
مرتکب کبیره شده اند شفاعت خواهم کرد و خدا شفاعت مرا می پذیرد، بخدا قسم در آن موقعیت براي کسانی که ذریّه و
( فرزندان مرا اذیت کرده اند هرگز شفاعت نخواهم کرد.( 1
11 - علیّ بن ابراهیم قمی رحمه الله در کتاب تفسیرش از امام باقرعلیه السلام نقل کرده است که فرمود : / 644
پسري از صفیّه دختر عبدالمطلّب از دنیا رفته بود و ایشان بیرون آمده بود، دوّمی (عمر بن خطّاب) آن بزرگوار را دید و گفت
: گوشواره ات را بپوشان، و بدان خویشاوندي تو با رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم هیچگونه سودي و فایده اي به تو نمی
بخشد.
صفیّه با خشونت به او فرمود: اي فرزند زن زشت گفتار، آیا تو گوشواره مرا دیدي؟ سپس خدمت رسول خدا صلی الله علیه
وآله وسلم آمد و در حالیکه اشک می ریخت قضیّه را گفت.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بیرون آمد و مردم را به جماعت فرا خواند، وقتی اجتماع
. 218 ح 4 / 37 ح 12 ، و 96 / -1 امالی صدوق: 307 ح 3 مجلس 49 ، بحار الأنوار : 8
ص: 845
کردند به آنها فرمود:
ما بال أقوام یزعمون أنّ قرابتی لاتنفع، لو قربت المقام المحمود لتشفّعت فی أحوجکم .
چه شده است گروهی گمان می کنند خویشاوندي من سودي نمی بخشد؟ اگر در مقام محمود قرار گرفتم درباره محتاج ترین
شما شفاعت می کنم.
بعد فرمود: امروز کسی از من درباره پدرش سؤال نمی کند مگر اینکه به او خبر می دهم .
شخصی برخاست و عرض کرد: پدر من کیست؟
فرمود: پدر تو آن نیست که تو را به او نسبت می دهند بلکه پدرت فلانی است .
دیگري برخاست و عرض کرد: اي رسول خدا ، پدر من کیست؟
فرمود: پدرت همان است که تو را به او نسبت می دهند.
سپس رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: چرا آنکه گمان می کند خویشاوندي من فایده اي ندارد از من درباره
پدرش سؤال نمی کند؟
آن شخص برخاست و عرض کرد: اي رسول خدا ، از خشم و غضب خدا و رسولش به خدا پناه می برم، مرا عفو کن و
ببخش، خداوند تو را عفو بفرماید، آنگاه این آیه شریفه از طرف خداوند نازل گردید:
. (1)«... یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لاتَسْألُوا عَنْ أشْیاء »
(2).« اي کسانی که ایمان آورده اید از مطالبی که وقتی فاش گردد شما را ناراحت می سازد سؤال نکنید »
حدیثی را از امام رضا علیه السلام در احتجاج آن « عیون اخبار الرضا علیه السلام » 12 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 645
حضرت با زید بن موسی که به نسبت خود بر دیگران فخر می کرد نقل کرده است، در آن حدیث حضرت رضا علیه السلام به
زید بن موسی فرمود: بدان که حضرت علی بن الحسین علیه السلام می فرمود:
. -1 سوره مائده ، آیه 101
. 506 ح 1 / 219 ح 9، تفسیر برهان : 1 / 188 ، بحار الأنوار : 96 / -2 تفسیر قمی : 1
ص: 846
( لمحسننا کفلان من الأجر، ولمسیئنا ضعفان من العذاب.( 1
کسی که به ما انتساب دارد اگر کار نیکی انجام داد دو برابر به او پاداش می دهند ، و اگر کار زشتی و گناهی از او سر زد دو
برابر او را عذاب می کنند.
از حضرت امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل کرده است که رسول خدا « امالی » 13 - شیخ طوسی رحمه الله در کتاب / 646
صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
( أیّما رجل صنع إلی رجل من ولدي صنیعه فلم یکافئه علیها، فأنا الکافئُ له علیها.( 2
هر شخصی که به یکی از فرزندان من احسانی کند و او برایش جبران نکند، من به او پاداش خواهم داد و احسان او را جبران
می کنم.
قصّه اي را از عبداللَّه بن مبارك نقل کرده است که او زیاد به خانه خدا مشرف « تذکره الخواص » 14 - ابن جوزي در / 647
می شد، یک سال براي سفر حج آماده شده و پولی فراهم کرده بود تا وسایل لازم را تهیه کند ، در بین راه به زن سیّده اي
برخورد کرده که در مضیقه شدید مالی بود به حدّي که به حال اضطرار افتاده بود . عبداللَّه به او احسان کرد و ثروت اندوخته
خود را به او بخشید و از سفر حج صرف نظر نمود .
وقتی که حاجیان از حج برگشتند با او که ملاقات می کردند می گفتند: عبداللَّه ؛ خدا حج تو را قبول کند، به یاد داري تو را
در فلان محلّ دیدیم، عبداللَّه که از گفتار آنها تعجّب می کرد و در این فکر بود که این چه سرّي است . شب در عالم رؤیا
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را در خواب دید، آن حضرت فرمودند:
221 ح 14 ، مسند الرضا علیه السلام: / 3 ح 2 ، و 96 230/ 218 ح 43 / 232 ، بحار الأنوار : 49 / -1 عیون اخبار الرضا علیه السلام: 2
138/1 ح 174 . و شیخ صدوق رحمه الله در کتاب معانی الأخبار: 105 ح 1 مانند این حدیث را به سندي دیگر نقل کرده است .
. 557 ح 5 / 225 ح 23 ، وسائل الشیعه : 11 / -2 امالی طوسی : 355 ح 76 مجلس 12 ، بحار الأنوار : 96
ص: 847
إنّک أغثت ملهوفه من ولدي فسألت اللَّه تعالی أن یخلق علی صورتک ملکاً یحجّ عنک کلّ عام إلی یوم القیامه.
(عبداللَّه تعجّب نکن) به جبران احسانی که به فرزندان من کردي، من از خداوند خواستم فرشته اي را به شکل تو بیافریند که
( همه ساله تا روز قیامت از طرف تو اعمال حج را انجام دهد.( 1
از ابو سعید نقل کرده است که گفت : با عدّه اي خدمت امام « معانی الأخبار » 15 - شیخ صدوق رحمه الله در کتاب / 648
صادق علیه السلام شرفیاب بودیم، از زید و کسانی که با او خروج کردند صحبت به میان آمد ، یکی از حاضرین خواست
ناروایی بگوید، امام صادق علیه السلام بر او بانگ زد و فرمود:
مهلًا لیس لکم أن تدخلوا فیما بیننا إلّا بسبیل خیر، إنّه لم تمت نفس منّا إلّا وتدرکه السعاده قبل أن تخرج نفسه ولو بفواق ناقه .
آرام باش، شما حق ندارید در اموري که بین ما است دخالت کنید مگر اینکه خیر و خوبی باشد، بدانید هیچکس از ما نمی
( میرد مگر اینکه سعادت او را در می یابد قبل از آنکه روح از بدنش خارج شود گر چه به اندازه دوشیدن شیر شتري باشد .( 2
از محمد بن کعب نقل می کند که گفت: در جحفه خوابیده بودم در « مناقب » 16 - ابن شهراشوب رحمه الله در کتاب / 649
عالم رؤیا رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را در خواب دیدم، خدمت آن حضرت که رسیدم به من فرمود:
فلانی با رفتاري که نسبت به فرزندانم می کنی مرا خوشنود کرده اي.
234 ح 34 ، ینابیع المودّه: 389 ، غوالی اللئالی: 449 . مؤلّف رحمه الله این حکایت / -1 تذکره الخواصّ: 367 ، بحار الأنوار : 96
را به طور اختصار آورده بود و ما آن را به طور کامل ذکر کردیم .
. 178 ح 36 / -2 معانی الأخبار: 73 ح 39 ، بحار الأنوار : 46
ص: 848
عرض کردم: اگر با آنها خوشرفتاري نکنم با چه کسی چنین کنم،
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: مطمئن باش که فرداي قیامت از طرف من پاداش عملت را خواهی دید.
در همان حال دیدم که در پیش روي مبارك آن حضرت طبقی است که در آن خرماي صیحانی است، وقتی از آن درخواست
کردم، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم مشتی از آن به من عنایت فرمودند که هجده عدد بود، خوابم را خودم تعبیر کردم
که حتماً هجده سال دیگر زندگی خواهم کرد.
از این قضیه مدتی گذشت و من آن را فراموش کردم، روزي در همان محلّ دیدم ازدحام است و مردم جمع شده اند، از آنها
سؤال کردم چه خبر است؟ گفتند: علی بن موسی الرضا علیه السلام تشریف آورده اند و در اینجا جلوس دارند، خدمت آن
حضرت که شرفیاب شدم دیدم در پیش روي مبارکش طبقی گذاشته اند که در آن خرماي صیحانی است، و چون درخواست
کردم، امام رضا علیه السلام مشتی از آن مرحمت کردند که در آن هجده عدد خرما بود .
عرض کردم: آقا بیشتر از این مرحمت کنید .
فرمود: لو زادك جدّي رسول اللَّه صلی الله علیه وآله وسلم لزدناك.
( اگر جدّم بیشتر از این مرحمت کرده بود من هم زیادتر می دادم.( 1
مؤلّف رحمه الله گوید: از این حدیث شریف استفاده می شود که احسان به سادات و فرزندان پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم
باعث خشنودي آن حضرت می شود.
17 - حکایت شده است : زن صالحه علویه اي با چهار دخترش در سالی که در شهر قم جنگ شدیدي واقع شده بود از / 650
آن شهر خارج شدند و خود را به بلخ رسانیدند، فصل زمستان بود و هوا بسیار سرد و آنها
118 ح 5، بشاره المصطفی: 249 (با کمی اختلاف). / 342 ، بحار الأنوار : 49 / -1 مناقب ابن شهراشوب: 4
ص: 849
بی پناه مانده بودند، به خانه یکی از بزرگان شهر که به ایمان و درستکاري معروف بود مراجعه کردند و او را از حال خود با
خبر ساختند، در جواب گفت: از کجا معلوم که تو علویّه هستی؟ شاهدي با خود بیاور که گواهی دهد .
علویّه از نزد او غمناك و گریان بیرون رفت، اتفاقاً در آن مجلس یک نفر مجوسی بود، وقتی این زن بی پناه را دید و رفتار آن
حاکم را با او مشاهده کرد دلش بحال او سوخت، فوراً به دنبال آنها بیرون آمد، و ایشان را به منزل خود برد، آنچه مورد نیاز
آنها بود فراهم نمود .
مجوسی همان شب در عالم خواب مشاهده کرد که قیامت برپا شده است، در کنار حوض کوثر امیرالمؤمنین علیه السلام را
دید که به دوستانش آب می دهد، از آن حضرت تقاضاي آب کرد، امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: تو که معتقد بر دین ما
نیستی تا تو را آب دهم، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم که آنجا حضور داشتند به علی علیه السلام فرمودند:
یا علیّ ؛ اسقه، إنّ له علیک یداً، قد آوي ابنتک فلانه وبناتها.
( علی جان ، به او آب بده زیرا حقی بر تو دارد، او دخترت فلانی و دخترهایش را پناه داد و به آنها احسان نمود.( 1
آنگاه امیرالمؤمنین علیه السلام به او از آب کوثر مرحمت فرمود .
18 - حکایت شده است : مردي بود که به علویّین کمک می کرد و آن را به حساب امیرالمؤمنین علیه السلام می / 651
نوشت اتفاقاً سرمایه اش را از دست داد و مبتلا به فقر شد، و بدهکار مردم گردید، شبی در عالم رؤیا امیرالمؤمنین علیه السلام
را در خواب دید، به او کیسه اي که هزار دینار در آن بود مرحمت نمود و فرمود :
با تفصیل بیشتر نقل « غوالی اللئالی: 451 » از کتاب « 225 ح 26 / بحار الأنوار : 96 » -1 علّامه مجلسی رحمه الله این حکایت را در
191 آورده است . / کرده است ، و محدّث نوري رحمه الله نیز آن را در کتاب دار السلام: 2
ص: 850
إنّ هذا حقّک فخذه، فلاتمنع من جاءك من ولدي یطلب شیئاً فإنّه لا فقر علیک بعد هذا.
این را بگیر که حق تو است و بعد از این هم هرگاه فرزندان من نزد تو آمدند و چیزي خواستند خودداري مکن، و از نادار
( شدن نترس که دیگر فقیر نخواهی شد.( 1
مؤلف رحمه الله گوید: یکی از دانشمندان اهل سنت گفته است: اولاد فاطمه علیها السلام نزد من همگی مانند قرآنِ عزیز
احترامشان واجب است، صلحاء و نیکوکاران آنها حکم آیات محکمه را دارند که به حکم آنها عمل می کنیم و به آنها اقتداء
می نماییم و آن عدّه از آنها که صالح نیستند حکم آیات منسوخه را دارند که مورد احترامند ولی تابع حکم آنها نمی شویم و
به آنها اقتدا نمی کنیم .
7 ح 8 ، این حکایت طولانی است و مؤلّف رحمه الله آن را به طور مختصر نقل / -1 فضائل ابن شاذان: 95 ، بحار الأنوار : 42
کرده است .
ص: 851
فضائل